نقش زعفران در اشعار فارسی و ادبیات شفاهی ایرانیان
با نگاهی به شاهنامه و بسیاری از اشعار فارسی میتوان نام زعفران را بارها و بارها دید. زعفران در فرهنگ و ادبیات فارسی ما بیشتر از یک ادویه ساده جایگاه دارد. هزاران سال است که ما از نمادها و سنبلهای زعفران در داستانها، غزلیات و حتی ضربالمثلهای خود استفاده میکنیم. چراکه زعفران یکی از مهمترین یادگاریهای سرزمین مادریمان شناخته میشود که با تاریخ کشورمان گره خورده است. اگر برای شما هم سوال است که نقش زعفران در اشعار فارسی و ادبیات شفاهی ایرانیان چیست؟ در ادامه با ما همراه باشید.
زعفران؛ محبوبترین ادویه در بین ایرانیان
مگر میشود شلهزرد، زرشک پلو با مرغ و بسیاری از غذاهای ایرانی دیگر را بدون زعفران تصور کرد؟ زعفران یکی از محبوبترین ادویههای آشپزی در بین خانوادههای ایرانی است. اما زعفران برای ما ایرانیها، فراتر از یک ادویه است، بلکه با تاریخ و فرهنگمان هم گره خورده است.
از هزاران سال پیش، زعفران به مهمترین کالای صادراتی در سرزمینمان تبدیل شده بود که خاصیت درمانی و شفابخشی آن، این گل زیبا را به یک گل معجزهآسا تبدیل کرده بود. نهتنها در بسیاری از کتابهای طب سنتی از خاصیت درمانی گل زعفران یاد شده، بلکه در بسیاری از کتابهای شعر و ادبیات هم به زعفران اشاره شده است.
در بسیاری از ظروف باستانی باقیمانده، نقش گل زعفران دیده میشود. همچنین در بسیاری از فرامین یا نقاشیها نیز از رنگدانههای زعفران استفاده شده است. آنقدر نقش زعفران در تاریخ و فرهنگ ما غنی و پررنگ است که نمیتوان ردپای آن را در تاریخ گم کرد. بلکه در هر دورهای از تاریخ، یادگاری از زعفران برایمان پابرجا مانده است.
در طول تاریخ ایران، خاصیت درمانی زعفران را در کتبهای طب سنتی، خاصیت رنگدهی آن را در هنرهای تذهیب، تحریر و قالیباقی و معنا و مفهوم زعفران را در اشعار، داستانها و ضربالمثلها میتوان یافت. شاید بتوان مهمترین یادگاری زعفران را در اشعار و ادبیات شفاهی مردم جستجو کرد.
زعفران در اشعار و ادبیات فارسی
در اشعار بسیاری از بزرگان، ستایش زعفران دیده میشود. چراکه زعفران در فرهنگ ایرانی دارای نمادهای متفاوت است. برای مثال، از زعفران بهعنوان نماد ارزشمند بودن و ناخوش بودن عاشق از معشوق نیر یاد میشود. چراکه زعفران از قدیم تا به امروز، یکی از گرانترین ادویههای جهان بوده است و بیدلیل نیست که به آن طلای سرخ میگویند. همین گرانبها و نایاب بودن این ادویه باعث شده تا از زعفران با معنای باارزش بودن در اشعار فارسی مختلف یاد شود.
شاهنامه نیز از این قاعده مستثنی نیست و فردوسی این شاعر بزرگ ایرانی هم در کتاب خود به مدح
زعفران پرداخته است که در ادامه بعضی از بیتهای آن را آوردهایم:
«تنش پر نگار از كران تا كران * چو داغ گل سرخ بر زعفران»
مولانا جلالالدين محمد بلخي هم از دیگر شاعران فارسیزبان است که در اشعار خود به زعفران
اشاره کرده است:
«عشق چو ابر گران ريخت بر اين و بر آن * شد طرفي زعفران، شد طرفي لالهزار»
صائب تبریزی نیز در اشعار خود به تکرار از زعفران یاد کرده است:
«برون میار ز دل زینهار ریشه غم * که خندههاست درین شاخ زعفران پنهان»
سعدی هم در غزلیات خود از زعفران اینگونه میسراید:
«وین عشق تو در من آفریدستند * هرگز نرود ز زعفران زردی»
عطار نیشابوری هم در جمع شاعرانی قرار دارد که از زعفران در اشعار خود یاد میکند:
«در روی من شکسته دل خند * گر موجب خنده زعفران است»
زعفران در ادبیات شفاهی و ضربالمثلهای ایرانی
همانطور که گفتیم، زعفران در زبان و فرهنگ فارسی دارای نمادهای مختلف است. یکی از نمادهایی که باعث شده زعفران به ادبیات شفاهی و ضربالمثلها راه پیدا کند، از خاصیت شادآوری این گل ریشه گرفته است. چراکه زعفران خاصیت شادیآوری دارد و از گذشته برای رفع ناراحتیها و افسردگیها، طبیبها مصرف زعفران را به بیماران خود تجویز میکردند. همین اتفاق باعث شده تا از زعفران بهعنوان سنبل شادی نیز یاد شود.
این سنبل شادی را ما هم در غزلهای شاعران بزرگ میبینیم و هم در ضربالمثلها و ادبیات شفاهی. برای مثال وقتی میگوییم: «زعفرانی باش» یعنی اینکه برای آن شخص آرزوی شادی میکنیم. همچنین اگر به شخصی بگوییم: «چهرهای زعفرانی داری» یعنی اینکه چهرهاش همچون زعفران سرزنده و شاد است.
یکی از ضربالمثلهای رایج و بسیار معروف که درباره زعفران میگویند، این است که: «خر چه داند قیمت زعفران». در اینجا هم به گرانبها بودن زعفران اشاره میشود. چراکه خر حیوانی است که به حجم و کمیت غذایی که میخورد اهمیت میدهد و برایش فرقی نمیکند که زعفران بخورد یا یونجه.
بنابراین وقتی از این ضربالمثل استفاده میشود، اشاره به این موضوع است که افراد قدر چیزهای باارزش را نمیدانند. بنابراین اگر بخواهید قدرناشناسی فردی را نکوهش کنید، استفاده از این ضربالمثل پیشنهاد میشود.
از دیگر ضربالمثلهای فارسی درباره زعفران میتوان به این مورد اشاره کرد که: «زعفران که زیاد شد بخورد خر میدهند». این ضربالمثل هم کمیاب بودن و گران بودن این گل اشاره دارد. چرا که کمیاب بودن گل زعفران و سختی کاشت و برداشت آن باعث شده تا این ادویه به یکی از گرانترین ادویههای جهان تبدیل شود.
بنابراین اگر روزی برسد که زعفران بسیار در دسترس قرار بگیرد و زیاد شود، از قیمت و ارزش آن هم کم میشود و دیگر فرقی ندارد که در کنار یونجه بهعنوان غذای خر استفاده شود. این ضربالمثل هم به این موضوع اشاره دارد که اگر چیزی زیاد شود، ارزش واقعی خود را از دست میدهد.
کلام آخر
همانطور که اشاره کردیم زعفران معمولا با دو نماد شادی و ارزشمند بودن شناخته میشود. به همین دلیل در بسیاری از اشعار و ضربالمثلها از زعفران برای توصیف شادی و کمیاب بودن چیزی استفاده شده است.